فرزند شهید سید حسن نصرالله: پدرم آرزوی آزادسازی قدس را داشت
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، «سید جواد» فرزند شهید «سید حسن نصرالله» دبیرکل فقید حزب الله در مصاحبه با برنامه «مسک الکلام» شبکه المیادین به سیره انسانی این شهید بزرگوار پرداخت و تاکید کرد: شهید امت با شهادتش نه تنها از بین ما نرفت بلکه حضورش پررنگتر شد. وی در هر اندیشه و هر حرکت و سکونی حضور دارد. شهید سید حسن نصرالله «نه تنها در خانه و در درون خانواده ما، بلکه در بیرون از خانه نیز حضور دارد.»
فرزند شهید سید حسن نصرالله درباره شهادت پدرش گفت که خبر شهادت پدرم را مانند دیگران از طریق تلویزیون هنگام پخش بیانیه رسمی حزبالله شنیدم.
وی در مورد احساس اولیه اش پس شنیدن این خبر گفت که «چیزی بیش از یک شوک» نبود. ما تا حدودی با توجه به شدت حمله و اعلام رژیم اسرائیل و برخی از جزئیاتی که آن شب در مورد آنها بحث میکردیم، آماده بودیم و با خود سوال میکردیم که آیا این شهید بزرگوار هدف قرار گرفته و در این مکان حضور داشته است.
سید جواد افزود: ماهیت دستگاه (امنیتی) که از شهید سید حسن نصرالله محافظت میکرد، تفکیک شده بود، به این معنی که همه یکدیگر را نمیشناختند، بنابراین رساندن اخبار به ما تا حدودی دشوار بود. ما ارتباطی نداشتیم.
وی جزئیاتی را که در لحظات اولیه پس از دریافت خبر شهادت سید حسن نصرالله به ذهنش خطور کرد، بازگو کرد و گفت که در آن لحظات از خودم پرسیدم که «سید حسن نصرالله کجاست؟ آیا وی را (از زیر آوار) بیرون آوردهاند یا هنوز در آنجا است؟»
سید جواد افزود که شهید سید هاشم صفی الدین دبیرکل فقید حزب الله تا زمانی که پیکر شهید سید حسن نصرالله از محل شهادت خارج نشد، خبر شهادت وی را اعلام نکرد.
وی اولین لحظاتی را که پیکر شهید سید حسن نصرالله را در غسالخانه دید، اینگونه روایت کرد: اولین چیزی که به آن نگاه کردم دستان آن بزرگوار بود تا ببینم آیا بر اثر خفگی یا فشار به شهادت رسیده است، و وقتی آنها را خوب دیدم، قلبم آرام گرفت.
سید جواد با تأکید بر اینکه در این صحنه آرام و خونسرد بود، گفت: «من پسر پدرم هستم. وقتی شهادت به ما میرسد، وحشت نمیکنیم، هرگز.»
سید جواد در مورد پیش بینی شهید سید نصرالله برای شهادت گفت: آنچه من میدانم این است که پدرم از حدود یک سال، خود را در مسیر شهادت میدید. ایشان ما را به عنوان فرزندانش (در این زمینه) آماده کرد! ایشان صحبت نمیکرد و حتی بار دغدغه هایش را بر دوش کسی نمیگذاشت.
سید جواد در مورد دیدار شهید سید حسن نصرالله با همسرشان قبل از شهادت گفت که این شهید بزرگوار «به همسرشان گفت که ما اینجا از هم جدا میشویم و همسر ایشان پرسید که ان شاء الله شما را میبینم؟ و وی پاسخ داد که «نه، این آخرین باری است که همدیگر را میبینیم.»
سید جواد افزود که پدرش، سه ماه قبل از شهادتش، به مادرش گفته بود که «احساس میکنم این آخرین بار است.»
سید جواد در مورد آخرین دیدارش با شهید سید حسن سید نصرالله گفت که این دیدار در ژوئن ۲۰۲۴ بود.
وی خاطرنشان کرد که پدربزرگ و عموهایش در آن جلسه حضور داشتند و این یک گفت وگوی خصوصی درباره خانواده و خاطرات بود.
سید جواد در توصیف شهید سید حسن نصرالله گفت که وی «کتابخوانی عالی و پیگیر بود. کتاب را میخواند و حفظ میکرد. میخواند و میبست و اگر سوال میکردید به سوالات شما پاسخ میداد.» وی گفت: «حداقل، سید نصرالله با وجود همه مشغلههایش، هر روز کتاب میخواند. ایشان باید هر روز مطالعه میکرد، و این بغیر از پیگیری گزارشها، تماسها و خبرها بود.»
سید جواد گفت که پدرش کتابهای خواهرش را که مربوط به امور مالی و مدیریت در دانشگاه بود، میگرفت و آنها را مطالعه میکرد. وی کتابهای ادبی و سیاسی و همچنین خاطرات رؤسا و مقامات سازمانهای امنیتی صهیونیستی و آمریکایی را میخواند و دنبال میکرد که تا ببنید که آنها چگونه فکر میکنند.
سید جواد، شهید سید حسن نصرالله را شخصیتی «بسیار دموکرات» توصیف کرد و افزود: ایشان همیشه مردم را به خواندن قرآن کریم ترغیب میکرد.
سید جواد افزود که کتاب دیگری که شهید سید حسن نصرالله خواندن آن را توصیه میکرد، «شرح چهل حدیث» حضرت امام خمینی (ره) بود.
سید جواد با اشاره به علاقه اهتمام شهید سید حسن نصرالله به جنبش مهدویت گفت: هر وقت با ایشان مینشستیم، سیاست را کنار میگذاشتیم و درباره نهضت ظهور با ایشان صحبت میکردیم و از ایشان سوال میکردیم.
سید جواد در مورد رابطه شهید سید حسن نصرالله با همسرشان گفت: «ما از ایشان یاد گرفتیم که چگونه با همسرانمان رفتار کنیم. ایشان مظهر اخلاق، مهربانی و ادب بود. ما حتی یک بار هم صدای ایشان را نشنیدیم. در مقابل، مادرم بار سنگینی را به دوش میکشید که کم نبود. وی پشتیبان و پناهگاه آرامش پدرم بود و به ایشان این امکان را میداد که از نظر ذهنی و فکری بر انجام مأموریت خود متمرکز شود.»
سید جواد تاکید کرد که بزرگترین آرزوی شهید سید حسن نصرالله، آزادسازی قدس بود. وی افزود: «اگر این شهید بزرگوار از این مسئله دفاع نکند و هر آنچه را که دارد - عمر، جان، خون، مال و فرزندانش را - برای این آرمان فدا نکند، چه ارزشی دارد؟».
سید جواد در پاسخ به این پرسش که برخی میگویند که کاش شهید سید حسن نصرالله وارد نبرد پشتیبانی غزه نشده بود، زیرا اگر این نبرد نبود چه بسا ایشان اکنون زنده بود، گفت: «کسانی که در سال ۲۰۰۰ و قبل از آن با ایشان بودند، و کسانی که در سال ۲۰۰۶ با ایشان بودند، در هر میدانی که ایشان برود، با وی خواهند بود و در این انتخاب با او خواهند بود. کسانی که با او هستند تا آخر با او خواهند بود.»
سید جواد درباره دیدگاهش نسبت به طبقه سیاسی لبنان گفت که پدرش همیشه میگفت که کسی که آنها را بهتر میشناسد، استاد نبیه بری (رئیس پارلمان لبنان) است و وی در تعامل با آنها کارکشته و باتجربه است.
سید جواد گفت که شهید سید حسن نصرالله، مرحوم سلیم الحص (نخست وزیر اسبق لبنان) را بسیار دوست داشت و او را محترم میشمرد.
سید جواد در مورد شخصیتهای تاریخی که بر شهید سید حسن نصرالله تأثیر گذاشتند و او مشتاق خواندن زندگینامههای آنها بود، به استثنای امام موسی صدر، شهید سید عباس موسوی و حضرت امام خمینی (ره)، تأکید کرد که پدرش عمیقا تحت تأثیر اهل بیت علیهم السلام بود.










