دروغ های «توپاک» پس از سال ها افشا شد
۲۵ سال پس از مرگ توپاک شکور ، اسطورهی جنجالی موسیقی هیپهاپ، ادعایی تکاندهنده از دل کتابی تازه منتشرشده نگاهها را به گذشتهی تاریک این ستاره بازگردانده است.
کتاب جدیدی با عنوان Only God Can Judge Me ( فقط خدا میتواند مرا قضاوت کند ) به قلم جف پرلمن ، روزنامهنگار سرشناس آمریکایی، مدعی است روایت مشهور تیراندازی استودیو «کواد» در نیویورک — ماجرایی که جنگ خونین شرق و غرب را در هیپهاپ شعلهور کرد — دروغی بزرگ بوده است: شلیک اولیه هرگز از سوی مهاجمان انجام نشد، بلکه توپاک در جریان تلاش برای بیرون آوردن اسلحهاش، بهطور تصادفی به خودش شلیک کرده بود.
این کشف تازه نهتنها شایعهای تاریخی را زیر سؤال میبرد، بلکه نقطهی آغاز زنجیرهای از دشمنیهای خونبار را به منشأیی درونی و اشتباه انسانی پیوند میزند.
«دکتر، یه بیضه برام کافیه؟» ـ از زخم جسم تا آغاز اسطوره
پرلمن با تکیه بر گزارشهای پلیس، شهادت امدادگران و یادداشتهای بیمارستانی، نشان میدهد نخستین گلولهای که توپاک را زمین زد از فاصلهای بسیار نزدیک شلیک شده بود. ران جانسون ، یکی از امدادگران حاضر در صحنه، میگوید:
«توپاک خودش به خودش شلیک کرد. آثار باروت فقط روی لباس زیرش بود، نه روی شلوار جین. اگر کسی از بیرون به او تیر زده بود، باید سوختگی پودر باروت در همهجا دیده میشد.»
پرلمن مینویسد شکور – که در این تیراندازی یکی از بیضههایش آسیب دید – در بیمارستان با شوخی تلخی از پزشکش پرسیده بود:
«دکتر، یه بیضه برام کافیه؟ فقط میخوام بدونم هنوز میتونم مرد باشم؟»
اما این شوخی، مقدمهی دروغی بود که مسیر کل تاریخ هیپهاپ را تغییر داد.
روایت رسمی یا روایت واقعیت؟
توپاک در همان شب، پس از انتقال به بیمارستان، زودتر از انتظار مرخص شد و تنها چند روز بعد، در مصاحبهها، نسخهی کاملاً متفاوتی از ماجرا ارائه داد: او مدعی شد که «پنجبار هدف گلوله قرار گرفته» و ترور او طراحیای از سوی همکاران سابقش بوده است. این روایت با سرعتی مهارنشدنی در رسانههای آمریکا پخش شد و رفتهرفته به بخشی از چهرهی افسانهایاش بدل شد.
در روایت رسمی توپاک، مهاجمان «دستنشاندهی کریستوفر والاس» مشهور به بیگی اسمالز و مدیرش شان کومبز (دیدی) بودند. در واقع، همین اتهامِ بیاساس بود که جنگ ابدی میان دو بلوک بزرگ هیپهاپ را آغاز کرد: ساحل شرقی با محوریت Bad Boy Records و ساحل غربی به رهبری Death Row Records و شوگ نایت .
دشمنی شرق و غرب؛ زمانی که موسیقی تبدیل به گلوله شد
پس از حادثهی کواد، رسانههای زرد و مجلات موسیقی از این درگیری خوراک ساختند. ترانهها ناگهان از فرم هنری به ابزار حملهی مستقیم بدل شدند.
بیگی در آهنگهایش با طعنه از حادثه یاد کرد و توپاک در پاسخ با خشم تمام، ترک معروف “Hit Em Up” را منتشر کرد؛ اثری که در آن بیپرده به تحقیر رقبایش پرداخت و حتی زندگی خصوصی آنان را هدف قرار داد.
از آن لحظه مرز میان رقابت و نفرت فرو ریخت. هواداران دو جناح در خیابانها رودررو شدند و جنگِ کلامی آرام آرام لباس خون گرفت.
در سپتامبر ۱۹۹۶، در خیابانهای لاسوگاس ، توپاک شکور در حال بازگشت از دیدن مسابقهی مایک تایسون، هدف گلوله قرار گرفت و چند روز بعد در ۲۵ سالگی جان باخت. کمتر از یک سال بعد، بیگی اسمالز نیز در لسآنجلس با سرنوشتی مشابه کشته شد؛ دو مرگ که تا دههها در سایهی فرضیههای توطئه باقی ماندند.
مردی که دروغش تاریخ ساخت
اگر تحقیقات پرلمن درست باشد، دروغ کوچکِ توپاک – پوشاندن اشتباه خود بهعنوان قربانی حمله – نقطهی آغاز دورهای خونین در تاریخ موسیقی بود. او از پس تصویری که ساخت نتوانست فرار کند؛ بدل به قربانی اسطورهای شد که خودش به وجود آورد.
با همهی اینها، تأثیر هنریاش همچنان پابرجاست: اشعارش دربارهی فقر، نژادپرستی و نابرابری هنوز در نسلهای بعد پژواک دارد، هرچند اکنون با حقیقت تازهای همراه است که هماناندازه تلخ است که انسانی.
یادداشت انتهایی؛ حقیقتی که همیشه دیر میرسد
اکنون که پس از بیستوهفت سال، یکی از مظنونان قتل توپاک دستگیر شده و کتاب جف پرلمن روایتی متفاوت از آغاز فروپاشیاش ارائه میدهد، پرسش تازهای در برابر تاریخ موسیقی پدید آمده است:
آیا توپاک شکور قربانی خشونت زمانهاش بود — یا قربانیِ افسانهای که خودش خلق کرد؟
نوشته دروغ های «توپاک» پس از سال ها افشا شد اولین بار در مووی مگ . پدیدار شد.











